جدول جو
جدول جو

معنی عربده گر - جستجوی لغت در جدول جو

عربده گر
(عَ بَ دَ / دِ گَ)
فریادگر. داد و بیداد کننده
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عربده جو
تصویر عربده جو
ستیزه جو، جنگجو، آشوب طلب، آنکه نعره و فریاد می زند و آشوب برپا می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرده گر
تصویر پرده گر
پرده دوز، پرده ساز
فرهنگ فارسی عمید
(عَ بَ دَ / دِ)
کس که به دوستان و هم پیالگان خود ستیزه کند
لغت نامه دهخدا
(اَ دَ گَ)
خواجه علی ارده گر، اصفهانی یکی از مهندسان خراسان بعهد سلطان ابوسعید تیموری که بقوت ذهن و دقت طبع، امور عجیبه ظاهر میکرد. وی در یک شیشه سی ودو جماعت محترفۀ صنعت پیشه را که در کار خانه آفرینش موجود بودند، بحیز ظهور آورد چنانکه سی ودو دکان و کارخانه گشوده هر پیشه وری به مهمی که مخصوص او بود، مشغولی میکرد و بعضی از آن صور که در صنعت بحرکت احتیاج داشتند مثل خیاط و نداف و نجار و حداد بهیئتی جنبش ایشان را مرقوم قلم تصویرگردانیده بود که در آینۀ خیال صورتی از آن زیباتر نمی نمود. سلطان سعید چون آن تعبیۀ غریبه را مشاهده فرمود، بغایت متعجب گشته درباره آن نادرۀ دوران اصناف تحسین و احسان بتقدیم رسانید. (حبط ج 2 ص 234)
لغت نامه دهخدا
ستیزه جو، مبارزطلب، بدخلق، بدخو، بدمست، نعره زن
فرهنگ واژه مترادف متضاد